ترون شین ــ تایپ و ارسال: همایون اوریا
۰۹ اگست ۲۰۲۳



دو اثر از تجربیات ویتنام
تــرون شیـن و...

تــــذکار:

نشر این مجموعه به منظور آشنائی خواننده و جویندۀ امروز با تجارب و درس های تاریخی مبارزات خلق قهرمانی که پوژۀ ابرقدرت امریکا را در هندوچین به خاک مالید و لقب قهرمانی را از آن خود کرد، به منظور درس آموزی صورت می گیرد. بازنشر این تجارب مبارزاتی به معنای تأیید کلیه محتوا و کاراکتر های تذکر رفته در این  دو اثر و یا همنوائی کامل ما با تمامی دیدگاه ها و سیاست های "حزب زحمتکشان ویتنام" و تبین نویسنده و حزب مذکور از مسائل ملی و بین المللی، نیست. لذا خواننده را نیز به مطالعۀ انتقادی این گزیده دعوت می کنیم ــ ویراستار


 

 

فهرست

مقدمه: 

اثر نخست: چگونه حزب ما مارکسیسم ــ لنینیسم را در شرایط ویتنام به کار بست؟                    

انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی                    

انقلاب سوسیالیستی     

مسألۀ قهر در انقلاب ویتنام 

دیکتاتوری دموکراسی توده ئی  

ستراتژی و تاکتیک حزب 

ساختمان حزب

اثر دوم: تبلیغ مسلحانه (نشریۀ داخلی)          

***

۱ــ چگونه حزب ما مارکسیسم ــ لنینیسم را در شرایط ویتنام به کار بست؟

مــقــدمــه:
رفقای عزیز،
در طول قریب یک قرن عمر سلطۀ استعماری فرانسه، خلق ما که از یوغ استعمارگران و فئودال ها به جان آمده است، همواره برای کسب مجدد استقلال و آزادی میهن قهرمانانه به پا خاسته است.  از پس هر مبارزی که از پا افتاد، مبارز دیگری سر برافراشت.  با این وجود کلیۀ جنبش های آزادیبخش ملی از قبل از ایجاد حزب ما برپا شده بودند، با شکست مواجه گردیدند. یکی از دلایل این امر در این نهفته بود که پیشگامان انقلاب ما هنوز نسبت به جهان بینی علمی پرولتاریا، این انقلابی ترین طبقۀ عصر ما، شناخت نداشت. و به همین جهت برنامۀ صحیحی جهت هدایت انقلاب تا نیل به پیروزی در دست نداشتند.
بشریت به عصر جدیدی پا نهاده است، عصر گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم در مقیاس جهانی، عصری که با انقلاب کبیر اکتوبر گشایش یافته است. طبقۀ کارگر نیروی مرکزی عصر ما را تشکیل می دهد.
"خصوصیت عمدۀ عصر ما در این است که سیستم سوسیالیستی جهانی به عامل عمده، جهت عمده و مشخصات عمدۀ رشد تاریخی جامعۀ بشری در عصر کنونی، توسط سیستم سوسیالیستی جهانی، توسط نیرو هائی که به خاطر دگرگونی سوسیالیستی جامعه با امپریالیسم در حال حاضر پیکار هستند، مشخص می گردد." (اعلامیۀ احزاب کمونیستی و کارگری  ــ کنفرانس مسکو – ۱۹۶۰)
در عصر ما هر انقلاب حقیقتاً " عمیق توده های مردم، برای آن که به پیروز نائل گردد:
"باید تحت رهبری حزب واقعاً انقلابی طبقۀ کارگر، حزب مارکسیست ‐ لنینیستی،  قرار گیرد، مسألۀ هژمونی انقلابی طبقۀ کارگر اینک قریب ۱۲۰ سال است که توسط مارکس و انگلس در " مانیفست حزب کمونیست " اولین برنامۀ انقلابی طبقۀ کارگر طرح گردیده است."
به شکرانۀ تأثيرات عمیق انقلاب اکتبر و کار تبلیغاتی رفیق هوشی مین، اولین مارکسیست ویتنامی، مارکسیسم ــ لنینیسم به درون کشور ما راه یافت.
در سال ۱۹۳۰ حزب کمونیست هندوچین ( در حال حاضر حزب زحمتکشان ویتنام ) پا به عرصۀ وجود گذاشت و به این ترتیب چرخش بزرگی را در تاریخ انقلاب ویتنام موجب گشت.
حزب ما، با به کار بردن مارکسیسم ــ لنینیسم و با پافشاری قاطعانه بر روی پلاتفرم انقلابی طبقۀ کارگر، از وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور به طرزی علمی ارزیابی به عمل آورد، برنامۀ صحیح انقلاب را تدوین نمود و انقلاب ویتنام را با گام های مطمئن به پیش راند.
همراه با پیروزی انقلاب اوت، جمهوری دموکراتیک ویتنام ــ دولت دموکراسی توده ئی ویتنام ــ پا به عرصۀ وجود نهاد و ضعیف ترین حلقۀ زنجیر استعماری امپریالیسم در آسیای جنوب شرقی گسیخت. این اولین پیروزی بزرگ مارکسیسم ــ لنینیسم در یک کشور مستعمره و نیمه فئودال و در عین حال بزرگ ترین دگرگونی در تاریخ ملت ویتنام بود. برای اولین بار در کشور ما مردم زحمتکش حاکم بر کشور خویش شدند و تمامی استعداد، هوش، ذکاوت و شعور خود را وقف ایجاد زندگانی نوینی نمودند.
پس از انقلاب اوت و پس از قریب نه سال مقاومت، خلق ویتنام تجاوز استعمارگران فرانسوی و حامیان امپریالیست امریکائی آن را با شکست مواجه نمود. امروز این خلق در راه مقاومت علیه تجاوز امریکا و برای رستگاری ملی به موفقیت های مهمی نایل می گردد.
پس از پیروزی بر استعمارگران فرانسوی، شمال ویتنام به مرحلۀ انقلاب سوسیالیستی گام نهاد، جمهوری دموکراتیک به پیشقراول مستحکم اردوگاه سوسیالیستی در آسیای جنوب شرقی مبدل گردید. علت این که حزب ما توانسته است انقلاب ویتنام را به موفقیت های پی در پی رهنمون گردد و کسب نتایج این چنین مهمی را برای آن میسر سازد، در این است که نحوۀ به کار برد خلاقانۀ مارکسیسم ــ لنینیسم را در شرایط مشخص ویتنام درک نمود و برای طبقۀ کارگر و خلق ویتنام خط مشی انقلابی صحیحی ترسیم کرد که عبارت است از مشی انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی که به سوی انقلاب سوسیالیستی در ویتنام پیش می رود.


انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی:
حزب ما در درجۀ اول به این مساله توجه نمود که ویتنام کشوری بود مستعمره و نیمه فئودال.  کشاورزی بخش عمدۀ اقتصاد ملی را تشکیل می داد. امپریالیست های خارجی برای سرکوب و استثمار خلق ما به طبقۀ مالکان ارضی فئودال متکی بودند. دهقانان قریب ٪۹۰ جمعیت را تشکیل می دادند. به این جهت، در ویتنام حل دو تضاد عمده در دستور قرار داشت. اول، تضاد میان ملت ویتنام و امپریالیست های متجاوز،  دوم تضاد میان توده های وسیع مردم ــ به طور عمده دهقانان و طبقۀ مالکان ارضی فئودال. تضاد اساسی ای که برای حل آن کلیۀ نیرو ها را می بایست متمرکز کرد، تضادی بود که ملت ویتنام را در مقابل امپریالیست های متجاوز و نوکران شان قرار می داد. امپریالیسم برای تسلط بر کشور ما به طبقۀ مالکان ارضی تکیه می کرد. اینان نیز چون خادمان امپریالیست ها رفتار می کردند و برای حفظ امتیازات و مزایای شان خود را تحت حمایت آنها قرار می دادند. بنابراین، انقلاب ویتنام دو وظیفه داشت:
۱ ــ وظیفه ضد امپریالیستی یعنی بیرون راندن امپریالیست های متجاوز و کسب مجدد استقلال ملی.
۲ ‐ وظیفۀ ضد فئودالی یعنی سرنگونی طبقۀ مالکان ارضی فئودال، انجام رفرم ارضی و تحقق شعار " زمین از آن کسانی که روی آن کار می کنند". این دو وظیفه به نحو جدائی ناپذیری به یکدیگر مربوطند: برای بیرون راندن امپریالیست ها، باید مالکان را سرنگون نمود؛ برای برای سرنگون کردن مالکان ارضی فئودال، باید امپریالیست ها را بیرون راند.
در جامعۀ ویتنام چه نیرو هائی وظیفۀ سرنگونی امپریالیست ها و فئودال ها را به عهده دارند؟ این نیرو عبارت از چهار طبقۀ خلق: طبقۀ کارگر، دهقان، خرده بورژوازی و بورژوازی ملی.  لیکن به طور عمده طبقۀ کارگر و دهقان، زیرا اینان اکثریت مطلق خلق ویتنام را تشکیل می دهند و طبقاتی هستند که بیش از همه تحت ستم و استثمار قرار دارند و بیشترین قابلیت و ظرفیت انقلابی را دارا هستند. رهبری انقلاب ویتنام باید در  دست طبقۀ کارگر قرار داشته باشد، زیرا این طبقه پیشرو ترین و انقلابی ترین طبقه است و تنها او است که خصلت های لازم را جهت رهبری انقلاب ویتنام تا پیروزی کامل دارا می باشد.
در یک کلام، وظیفۀ انقلابی عبارت است از سرنگون ساختن امپریالیسم متجاوز و طبقۀ مالکان فئودال به خاطر کسب مجدد استقلال ملی، تحقق بخشیدن به شعار " زمین از آن کسانی که بر روی آن کار می کنند"، تبدیل ویتنام مستعمره و نیمه فئودال به کشوری حقیقتاً مستقل و دموکراتیک. این انقلاب توسط خلق، تحت رهبری طبقۀ کارگر و بر پایۀ اتحاد کارگران و دهقانان انجام گرفته است. به اعتقاد حزب ما این انقلاب، انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی، انقلاب بورژوا ــ دموکراتیک طراز نوین کشور ما است.
در حقیقت، انقلاب ملی دموکراتیک توده ئی ویتنام شامل دو جنبش انقلابی است که به نحوی فشرده با یکدیگر پیوند دارند و بر روی یکدیگر نفوذ و تاثير متقابل می گذارند، یعنی انقلاب رهائیبخش ملی و انقلاب ارضی ( که رفورم ارضی نیز نامیده می شود ). با توجه به همدستی و رابطۀ نزدیکی که بین امپریالیست ها و طبقۀ مالکان ارضی فئودال به خاطر حفظ سلطۀ خود شان برقرار است، غیر ممکن است که بتوان فقط امپریالیست ها را سرنگون ساخت، بدون این که به فئودال ها که در خدمت آنان هستند، صدمه وارد  آورد.
به علاوه،  دهقانان بزرگ ترین نیروی انقلابی را تشکیل می دادند. انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی به پیروزی  نمی رسد، مگر با شرکت توده های وسیع دهقانان. در جریان انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی، حزب ما، به خاطر بسیج نیرو های عظیم دهقانان در خدمت انقلاب، به خاطر تحکیم اتحاد کارگران و دهقانان، سیاست رفرم ارضی، سرنگونی طبقۀ مالکان ارضی فئودال، الغای رژیم مالکیت ارضی فئودال، تحقق شعار " زمین از آن کسانی که بر روی آن کار می کنند " و انجام خواست های ارضی دهقانان را در پیش گرفت.
پیوند فشرده میان وظیفۀ ضد امپریالیستی و وظیفۀ ضد فئودالی مساله ای است مربوط به مقولۀ ستراتژی انقلابی. تفکیک این دو وظیفه از هم می تواند انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی را به شکست بکشاند. مع الوصف این دو وظیفه را نباید در یک سطح به موازات هم به پیش راند. این یک تجربه مهم حزب ما در امر رهبری ستراتژیکی است.
چرا دو وظیفۀ ضد امپریالیستی و ضد فئودالی را نباید در یک سطح به موازات هم پیشبرد؟ کشور ما یک کشور مستعمره بود. سلطۀ امپریالیستی با تمام سنگینیش بر دوش ملت ویتنام قرار داشت. امپریالیست های متجاوز قوی ترین و خونخوار ترین دشمنان تمام خلق ما و ملت ما بودند. فقط به شرط سرنگونی امپریالیست ها بود که کسب مجدد استقلال ملی و تحقق آزادی های دموکراتیک خلق و شعار " زمین از آن کسانی که بر روی آن کار می کنند "، امکان پذیر بود.
امپریالیسم و طبقۀ مالکان ارضی فئودال دو آماج اصلی انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی بودند. دو دشمن اصلی که می بایست سرنگون شوند. لیکن آماج اصلی تر، دشمن اصلی تر، امپریالیسم بود.
در انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی وظایف ضد امپریالیستی و ضد فئودالی هر دو اساسی هستند. لیکن وظیفۀ ضد فئودالی باید تابع وظیفۀ ضد امپریالیستی قرار گیرد. به این خاطر است که در دورۀ اولیۀ انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی باید لبۀ تیز انقلاب را اساساً متوجه امپریالیست های متجاوز نمود و به هر قیمتی تمام نیرو ها را برای سرنگون ساختن آن مجتمع کرد.
برای این مقصود مهم است که تکیه را بر روی مسالۀ رهائی ملی قرار داد و یک جبهۀ متحد ملی ضد امپریالیستی ایجاد کرد و امپریالیست های متجاوز و وفادار ترین عمال فئودال آنها یعنی: شاه، صاحب منصبان و متنفذین جبار را به زیر آتش انقلاب گرفت.
مسأله ای که حزب ما در انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی با آن مواجه بود، عبارت بود از منفرد کردن خطرناک ترین دشمنان انقلاب – امپریالیست های متجاوز و وفادارترین عمال فئودال آنان. قائل شدن تمایز میان صفوف مختلف طبقۀ مالکان ارضی، محروم ساختن امپریالیست ها از پشتیبانی بخشی از عمال شان،  تضعیف نقاط اتکای آنان، به خاطر آن که بهتر بتوان سرنگون شان کرد. به این علت می بایستی تمام نیرو هائی را که با امپریالیسم و نوکرانش درگیر بودند، به گرد یکدیگر مجتمع و سیاستی را مبتنی بر اتحاد وسیع ملی پیاده کرد. هر قدر جبهۀ متحد ملی ضد امپریالیستی وسیع تر می بود، همان قدر نیز انقلاب در وضعیتی مناسب تر قرار می داشت. لیکن امر اساسی در این بود که جبهه بر روی اتحاد مستحکم کارگران و دهقانان بنا شود و تحت رهبری قاطعانۀ حزب قرار گیرد. این جبهه نه تنها می بایست تمام طبقات خلق، تمام ملیت های برادر را که در کنار یکدیگر در ویتنام زندگی می کردند، تمام احزاب دموکراتیک، تمام سازمان های سیاسی و مذهبی و میهن پرست را در بر می گرفت، بلکه می  بایست همچنین شخصیت های دموکرات و شخصیت های میهن پرستی را که منشاء طبقاتی فئودالی داشتند، نیز شامل می شد.
بدین ترتیب وظیفۀ ضد فئودالی می بایستی گام به گام انجام می گرفت. حزب ما، نظر به مقاصد سیاسی جبهه ــ که فوقاً بدان ها اشاره شد ــ وظیفۀ ارضی را در سه مرحله انجام داد:
الف: گام اول ــ ضبط زمین های متعلق به امپریالیسم و خائنان ویتنامی جهت تقسیم آنها بین دهقانان فقیر، تقسیم مجدد زمین های متعلق به شهرداری به نحوی صحیح و عادلانه.
ب: گام دوم ــ تقلیل بهرۀ مالکانه و نرخ نزول، تعلیق و فسخ قروض پرداخت نشده به مالکان ارضی.
ج: گام سوم ــ رفورم ارضی، الغای حق مالکیت ارضی فئودال، ضبط، مصادره و بازخرید زمین های متعلق به مالکان ارضی برای تقسیم آنها میان دهقانان فاقد زمین یا کم زمین، و به این ترتیب تحقق بخشیدن به شعار " زمین از آن کسانی که بر روی آن کار می کنند ".
در به کار بست این ستراتژی انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی، ما گام های نادرست نیز برداشتیم و مرتکب خطا هائی جزئی شدیم. لیکن واقعیات انقلابی چهل سال اخیر ثابت کرده اند که مشی انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی و نیز رهبری ستراتژیکی و تاکتیکی حزب ما صحیح بوده است. و اینست دلیل پیروزی انقلاب اوت ( ۱۹۴۵) و پیروزی نهضت مقاومت علیه استعمارگران فرانسوی ( ۱۹۵۴ ــ ۱۹۴۵ ).
بدین ترتیب، در مرحلۀ ابتدائی انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی، ما هنوز دست به اجرای رفورم ارضی نمی زدیم. لیکن در طی جریان این جنبش انقلابی، برای رفع نیازمندی های انقلاب و تحکیم اتحاد کارگران و دهقانان لحظه ای فرا رسید که حتماً می بایست رفورم ارضی انجام می پذیرفت، رژیم مالکیت فئودالی ملغی و پایه های سیاسی و اجتماعی امپریالیسم در کشور مان قطع می گردید.
طبقۀ کارگر باید به طور قاطعی رهبری انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی را در دست گیرد و نباید آن را با هیچ طبقۀ دیگری تقسیم کند و به طریق اولی نباید اجازه دهد که این رهبری به دست بورژوازی ملی بیفتد. تجربۀ انقلاب در کشور مان نشان داده است که تنها هژمونی انقلابی طبقۀ کارگر است که به انقلاب ملی ــ دموکراتیک توده ئی امکان می دهد اهداف ضد امپریالیستی و ضد فئودالی را که شامل شعار های اساسی زیر است، تحقق بخشد:
ــ واژگون نمودن امپریالیسم متجاوز و فئودال های خودفروخته؛
ــ تأسيس جمهوری دموکراتیک ویتنام، تحقق بخشیدن به آزادی های دموکراتیک ( که آزادی اعتقاد مذهبی را نیز شامل است ) برای خلق؛
ــ ضبط اموال امپریالیست های متجاوز و خائنین ویتنامی و سپردن ادارۀ آنها به قدرت توده ئی؛
ــ لغو کلیۀ مالیات ها، عوارض و بیگاری هائی که توسط امپریالیست ها و فئودال ها وضع شده بود و وضع یک سیستم مالیاتی صحیح و عادلانه؛
ــ کاهش بهرۀ مالکانه و نرخ نزول به مثابۀ آغاز سیاستی که به رفورم ارضی و تحقق بخشیدن به شعار " زمین از آن کسانی که بالای آن کار میکنند " منجر گردد؛
ــ اجرای روز کار هشت ساعته، افزایش دستمزد ها،  تعیین یک دستمزد حداقل، تصویب یک قانون کار؛
ــ ایجاد و توسعۀ یک اقتصاد، یک فرهنگ و یک آموزش ملی و دموکراتیک؛
ــ ایجاد یک ارتش انقلابی خلق، برقراری خدمت نظام وظیفۀ اجباری، سازماندهی دفاع ملی؛
ــ تحقق بخشیدن به تساوی میان زن و مرد؛
ــ تحقق بخشیدن به برابری میان ملیت ها؛
ــ برقراری مناسبات دوستانه با کشور های سوسیالیستی و سایر کشور هائی که استقلال و حاکمیت ویتنام را محترم بشمارند؛
ــ پشتیبانی از جنبش انقلابی طبقۀ کارگر و خلق های تمام کشور ها، دفاع از صلح جهانی.
ادامه دارد